حاء سین نون

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

یک جهان جوهر حسن است

14 بهمن 1393 توسط یثنا

بت غم عشق تو تا يار دل زار من است

بهتر از خلد برين گوشه بيت الحزن است

نه غم حُور و نه انديشه جنّت دارم

از زمانى كه مرا بر سر كويت وطن است

قصّه عشق من و حُسن تو اى مايه ناز

نقل هر مجلس و زينتْ دِه هر انجمن است

بعد از اين ياد، كس از ليلى و مجنون نكند

حُسْن اگر حُسْن تو و عشق اگر عشق من است

توئى آن يوسف ثانى كه ز يك جلوه حُسن

محو ديدار تو صد يوسف گل پيرهن است

از پى ديدن رخسار تو موساى كليم

سال ها بر سر كويت به عصا تكيه زن است

آدم و نوح و سليمان و مسيحا و خليل

همه را مِهر ولاى تو به گردن رسن است

خلق گويند به من ، دلبر و معشوق تو كيست

كه تو را در غم او اين همه رنج و مِحَن است

چه بگويم كه نم از يم نتوان گفت كه آن ماه جبين

سرو سيمين بدن و خسرو شيرين سخن است

ثمر باغ رسالت ، گهر بحر وجود

والى مُلك ولايت ، ولىّ مؤ تمن است

اوّلين سبط و دوّم حجّت و سيّم سالار

چارمين عصمت حقّ و يكى از پنج تن است

نام ناميّش حسن ، خلق گراميّش حسن

پاى تا فرق حسن ، بلكه حسن در حسن است

روى حسن موى حسن بوى حسن خوى حسن

يك جهان جوهر حُسن است كه در يك بدن است

 

شاعر محترم مرحوم ذاكر


 نظر دهید »

ظهور اتفاق افتاده است!

10 بهمن 1393 توسط یثنا

علامه حسن زاده آملی: ظهور اتفاق افتاده است!
تاریخ انتشار : جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۴۰

اگر مقوله غیبت و ظهور حضرت به طور دفعی و بدون هیچ زمینه‌ای واقع شود، مسلماً جوامع بشری تاب این تحول شدید را نخواهد داشت. بدین علت حکمت الهی مقتضی تدریجی بودن این اتفاق عظیم است.
علامه حسن زاده آملی: ظهور اتفاق افتاده است!


به گزارش جهان، اوایل روزهای سال ۱۳۸۰ با جمعی از دوستـــان عازم شهر مقدس قـــم شدیم در ایام حضور در قم با محقق بزرگواری آشنا شدیم که در مورد ظهور و نشانه‌های آن تحقیقات گسترده‌ای انجام داده بود و با استدلال‌های روایی جالب معتقد بود که ظهور بسیار نزدیک است نکات علمی سخنان ایشان، هر شنونده‌ای را به تفکر وامی‌داشت و قضیه فراتر از یک ادعای احساسی و بی‌بنیان بود تا این که در همان ایام توفیق، یارِ جمع دوستان شد و در صبح یک روز بهاری موفق به حضور در بیت علامه حسن‌زاده آملی (حفظه الله تعالی) شدیم و از نزدیک این دانشمند گران‌قدر را زیارت کردیم داستان چگونگی حضور در محضر ایشان و ساعتی که در خدمت معظم له بودیم خود جریانی شیرین و درس‌آموز است که وقت مستقلی برای بیان می‌خواهد که در این مقاله مختصر نمی‌گنجد.

اما آنچه باعث شد آن جلسه برای این حقیر به‌یادماندنی و سرنوشت‌ساز شود مطرح‌شدن ماجرای تحقیق برادر محققمان در مورد ماجرای ظهور و نشانه‌های آن بود آن طلبه فاضل به تفصیل موضوع را برای حضرت علامه شرح دادند و ایشان باادب و حوصله مثال زدنی به دقت به سخنان ایشان گوش دادند همه دوستان حاضر در جلسه لحظه‌شماری می‌کردند تا عکس‌العمل علامه حسن‌زاده را در قبال مسائل مطرح‌شده مشاهده کنند بعد از پایان سخنان برادر بزرگوار، استاد لحظه‌ای تأمل کردند و سپس با خنده شیرین و معناداری به جمع نگاه کرده و با آن لهجه شیرین فرمودند خلاصه عرایض حضرات این است که می‌خواهید بفرمایید که ظهور حضرت نزدیک است؟ با تأیید دوستان ایشان فرمودند: اگر بــــگویم ظــــهور اتفـــاق افتـــــاده چه؟

همه جا خوردیم. اصلاً انتظار چنین مطلبی را از ایشان نداشتیم همه مات و متحیر این سخن ایشان بودیم و نمی‌دانستیم چه بگوییم؛

علامه که متوجه تحیر جمع شده بود بابیانی حکیمانه این‌گونه مطلب را توضیح دادند برای توضیح مطلب باید مثالی بیان شود پروردگار متعال قواعد عالم ملکوت را نظیر و شبیه قواعد عالم ملک قرار داده و عالم تکوین را منطبق با عالم تشریع خلق کرده تا بشر با پی بردن به اسرار و قواعد عالم ملک و تکوین، پی به اسرار ملکوت و تشریع ببرد و از این هماهنگی و شباهت حکمت‌هایی استفاده کند یکی از این قواعد مسلم و عمومی طبیعت، تدریجی بودن تحولات می‌باشد فی‌المثل حرکت وضعی زمین و در پی آن طلوع و غروب خورشید یک فرایند تدریجی است اگر خورشید به یک باره در آسمان زندگی مادی و طبیعی طلوع یا غروب کند در روند حیات اختلال ایجاد می‌شود و هیچ موجود زنده‌ای قادر به تطبیق خود با تغییر وضعیت نور در میدان حیات نخواهد بود و نظم زندگی به هم می‌ریزد.

خورشید باید به تدریج غروب و طلوع کند تا موجوداتِ تحت تأثیر خورشید بتوانند خود را با تغییرِ رخ داده تطبیق کرده و حیات به چرخه‌ی نظم خود ادامه دهد نظیر همین اتفاق نیز در حیات معنوی و ملکوتی بشر، در حال، اتفاق افتاده است.

علامه بزرگوار در توضیح این مطلب فرمودند:

امام معصوم، خورشید آسمان حیات معنوی بشر است و طلوع و غروب ایشان در صحنه حیات بشر تابع قواعدی شبیه قواعد طبیعی خورشید است اگر مقوله غیبت و ظهور حضرت به طور دفعی و بدون هیچ زمینه‌ای واقع شود، مسلماً جوامع بشری تاب این تحول شدید را نخواهد داشت.

بدین علت حکمت الهی مقتضی تدریجی بودن این اتفاق عظیم است با بررسی تاریخ حیات بابرکت حضرت در میابیم که این اتفاق در مورد غیبت حضرت واقع شده است غیر از اینکه حیات سه امام همام قبل از امام عصر(عج) تقریباً به حالت غیبت بوده و نوعی تمرین برای شیعیان برای زندگی مومنانه بدون ارتباط فیزیکی با امام بود.

غیبت حضرت به دو مرحله غیبت صغری و کبــــــری تقسیم می شود مرحله غیبت صغری به مثابه آماده کردن مردم برای غیبت اصلی و طــــــولانی حضرت بوده است.

همین حکمت در دوران ظهور حضرت هم رعایت خواهد شد بشری که در طول صدها سال در دل ظلمت زندگیِ بدون حاکمیت فرهنگ توحیـــــدی-ولایــــــی نشو و نما پیداکرده ظرفیت تحمل ناگهانی نور وجودی که به تعبیر قرآن زمین را اشراق می‌کند “اشرقت الارض بنور ربها…” را ندارد لذا باید واسطه در این بین وجود داشته باشد بدین معنا که مجالی برای تجلی نور ایشان در وسعت‌های محدود به وجود آید، که مردم بتوانند خود را برای حضور آن مقام رفیع آماده کنند.

سپس آن عارف روشن‌ضمیر تأملی کرده و با قاطعیت، جملاتی فرمودند که باعث شد جمع حاضر به وجد آمده و طوفانی از شادی و سرور در دل و جان حضار پدید آید؛

و آن از این قرار بود:

قرائن و شواهد نشان می‌دهد انقــــلاب اســـلامی و نــــظام مقـــــدس جمهـــــوری اســـــلامی ایران ظهور صغرای حضرت بقیه الله الاعظم و بین الطلوعین حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه می‌باشد.

آنگاه این مژده بزرگ را بیان مثال‌هایی شرح دادند ایشان فرمودند:

مثلاً این مراسمات عبادی و معنوی را ببینید روزی در همین شهر قم، اگر چند طلبه به صورت انفرادی و با هزینه شخصی چند روزی اعتکاف می‌کردند، می‌گفتیم الحمدالله معنویت در حوزه پیشرفت کرده ولی اکنون می‌بینیم چند هفته قبل از ایام اعتکاف شاهد جوانانی هستیم که چندین شبانه‌روز و در سخت‌ترین شرایط و با کم‌ترین امکانات در مساجد و حرم‌ها معتکف می‌شوند و عمده هدف خود را خودسازی برای آمادگی ظهور اعلام می‌کنند مگر در ایام رژیم گذشته عموم مردم از معارف اهل‌بیت و ادعیه ایشان این قدر اطلاع داشتند!؟

در روز عرفه در غیر صحرای عرفه شاید خواصی پیدا می‌شدند که دعای عرفه سیدالشهدا را با آن مضامین بلند و عرشی را قرائت می‌کردند؛ اما اکنون چه؟ از ظهر تا عصر عرفه، مساجد، حرم‌ها و خیابان‌های اطراف و رسانه‌ها بسیج می‌شوند تا میلیون‌ها انسان اعم از نوجوان و جوان و پیر و زن و مرد و عامی و عالم در کنار هم نشسته و با ناله و تضرع، این دعای به این حجم را قرائت می‌کنند، این‌ها فرج امام زمان نیست، پس چیست؟

زمانی بر این ملت گذشت که حتی در میان خواص کمتر کسی پیدا می‌شد که بتواند قرآن را از روی مصحف، به درستی قرائت کندتا چه رسد به درک معانی و معارف قرآن اما اکنون می‌بینیم که در سراسر کشور ده‌ها هزار حافظ و قاری قرآن تربیت‌شده‌اند که به دنبال درک حقائق قرآن و عمل به آن‌ها هستند، آیا این‌ها جلوه‌های ظهور نیست؟

نمـــاز جمعه‌ها، راهپیمایی‌ها، جهـــادها و شهادت‌ها، احیـــاء مهدیه‌ها و جمـــکران، اقـــــبال مردم به دعـــــای ندبــــه و… همه و همه نشان از یک خیزش عظیم و تحولی بی‌سابقه در تاریخ تشیع و همه جلوه‌هایی از ظهور صغری است.

انقـــــلاب اســـــلامی ایـــــران

ظهـــــور برنامه‌ای، شخصیـــــتی و حقــــوقی حضرت مهـــــــدی موعـــــود(عج) بوده و ظهــور جهانی و اصلی حضرت، ظهـــور شخصی و حقیـــقی ایشــان می‌باشد هر کس هر کاری می‌خواهد در دوران ظهور انجام دهد الان شروع کند چون وقتش فرا رسیده و زمینه‌اش از هر جهت آماده است.

منبع: کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد

 نظر دهید »

عیّابی از منظر استاد شهید مطهری

01 بهمن 1393 توسط یثنا


عیّابی چیست؟


عَیابی به طور کلی عیبجویی و عیبگیری (به تعبیری که در حدیث وارد شده است) یک خلق بسیار بدی در انسان است و علامت انحراف و ناسلامتی شدید روان انسان است. البته این با آنچه که به نام «انتقاد» در اصطلاح امروز یا «تذکر» در اصطلاح اسلامی آمده است، اشتباه نشود. مقصود از «عیابی» چیست؟ انسان به موجب همان استعدادهای خاص انسانی یک انحرافات و بیماریهای خاص خود هم پیدا میکند. یکی از آن بیماریها این است که انسان گاهی از رنج دیگران لذت میبرد. هیچ وقت انسان سالم نباید این طور باشد که از رنج یک انسان دیگر لذت ببرد و حداکثر این است که نسبت به رنج دیگران بیتفاوت باشد و الّا حالت طبیعی و فطری و حالت سلامتی اول، این است که انسان از رنج دیگران رنج ببرد. ولی گاهی این بیماری در انسان پیدا میشود که از رنج دادن و رنج بردن مردم لذت میبرد. مثلا از این که کسی را کتک بزند و دیگری کتک بخورد لذت میبرد. امروز به این بیماری «سادیسم» میگویند. این خود دو گونه است: بعضی، از رنج جسمانی دیگران لذت میبرند. غالبا افرادی که به ظلم کردن و جنایت وارد کردن به مردم عادت میکنند کم کم حالتی پیدا میکنند که گویی اگر مدتی گذشته باشد و او کسی را شلاق نزده باشد، به کسی سیلی نزده باشد، کسی را زیر لگد خودش نینداخته باشد احساس نوعی ناراحتی و کمبود میکند (مثل یک آدم مبتلا به سیگار که مدتی نکشیده، خمیازه میکشد)، در حال خُمار است که کسی را پیدا کند، بهانه هم باشد یا نباشد، یک کتکی به او بزند تا خودش از کتک زدن به دیگران حال بیاید.
ولی از این بالاتر، بیماری رنج روحی دادن به مردم است. بعضی این بیماری را دارند که از رنج جسمانی دادن به مردم لذت میبرند و بعضی از رنج روحی دادن به مردم؛ یعنی اینکه کاری بکند که دل یک کسی را آتش بزند، به شکلی مردم را اذیت روحی کند، مثلا آبرو و حیثیت کسی را به هر شکل ممکن ببرد.
عیابی که در اسلام به شدت مذمّت شده است این است که انسان…
ادامه مطالب

 3 نظر

شیوه ابراز احترام همسران

01 بهمن 1393 توسط یثنا

بنام خالق عشق و محبت

دوستان خوبم در این بخش از مباحث مربوط به احترام میان همسران ،به نکات پایانی شیوه های ابراز احترام اشاره می کنیم:

11- توجه و تمركز بر خوبي‏ها و نكات ارزنده زنان، آنان را مظهر ناز مي‏سازد. چنان كه مرداني به هر دليل دست به خشونت بزنند، جايگاه واقعي خود را به عنوان يك مرد از دست مي‏دهند و زنان را دچار بي‏حرمتي مي‏كنند. با زنان درگير نشويد كه عاقبت بازنده‏ايد و جز خود، نمي‏توانيد كسي را ملامت كنيد. پس، نگاه به خوبي‏ها و گذشت از لغزش‏ها براي زنان نوعي احترام به حساب مي‏آيد.


12- به جنبه‏هاي فيزيكي به ظاهر كوچك توجه كنيد كه تأثير به سزايي در به حساب آوردن همسر دارد. آنگاه كه همسرتان با شما حرف مي‏زند، بسيار مليح در چشمانش نگاه كنيد و تا حرف او تمام نشده است، مژه بر هم نزنيد،عبوس نباشيد و هميشه كمي خنده بر لب داشته باشيد. خنده، تلخي زندگي را شيرين مي‏كند. به لباس، تيپ و قيافه‏اي كه او دوست دارد، توجه كنيد و رنگ دل‏خواه او را بر تن كنيد.


13-گاهي اجازه دهيد او احساس كند كه برنده شده است. همه چيز نشان مي‏دهد كه او پيروز ميدان است. اين احساس، ذرّه‏اي از بزرگي شما نمي‏كاهد. امّا براي او حسّ داشتن جايگاه ايجاد مي‏كند. مطمئن باشيد در ميان ما انسان‏هاي عادي، برنده كسي است كه گاهي هم بازنده باشد. ما با در نظر گرفتن شكست‏ها به پيروزي‏هاي بزرگ مي‏رسيم و با افتادن‏ها راه رفتن را مي‏آموزيم.


14- زنان بيش از آنكه با تحليل و تشخيص روابط علّي، معلولي كه يك كار فكري است، احترام را درك كنند، با حسّ شنوايي، بينايي و لامسه احترام را درك مي‏كنند. از گفتن عبارت «دوستت دارم» غافل نشويد. سخنان عاشقانه بزنيد، با او بخنديد، با او راه برويد و او را در آغوش بگيريد. هرگز اين گونه فكر نكنيد كه گفتن عبارت عاشقانه لازم نيست. او اگر كمي تأمّل كند، خود خواهد فهميد كه من به او احترام مي‏گذارم و او را دوست دارم. اين گونه فكر نكنيد و حتماً صميميت و دوستي را به زبان بياوريد و نمادهاي آن را بروز دهيد.


15- احساس مالكيت در روابط جنسي و كسب لذّت يك سويه براي مرد تفكري جاهلانه است. شما بايد همسرتان را براي لذّت جنسي آماده كنيد و براي همسرتان آن گونه آماده شويد كه دوست داريد او خودش را براي شما آماده كند. بعضي از زنان تصور مي‏كنند كه مردان آنان را براي كام‏جويي خود مي‏خواهند و اين را كاملاً بي‌حرمتي به خود تلقي مي‌كنند و خود را كالاي بي اراده براي خوش گذراني شوهر مي‌بيند. شما وظيفه داريد اين تلقي نادرست را عوض كنيد. به فرموده استاد علامه حسن‏زاده نكاح براي ايجاد صورت انساني است، نه اطفاي شهوت حيواني. مقامات زن در عرفان بسيار متعالي است. او براي سلوك، به شهود نزديك‏تر است و مظهر اسم خالق و مخلوق است. پس، توجه به روابط انساني حتي در آميزش جنسي، به حساب آوردن زن و احترام به او تلقي مي‌شود.


16- به او اجازه فعاليت دهيد و تا كاري مضرّ به حال او يا مخلّ به زندگي مشترك نيست، از آن منع نكنيد. پاي همسر را از خانه پدر و مادرش نبريد و گرنه او هرگز شما را نخواهد بخشيد. او اين برخورد را توهين بزرگي به خود تلقي مي‌كند. به خصوص در زمان بارداري، زنان به مادران خود نياز فراوان دارند. اجازه فعاليت به او و توجه به خانواده او، به خصوص مادرش نمادي از احترام به او است.


17- زنان بايد مردان را بزرگ جلوه دهند. وقتي آنان كاري را انجام مي‏دهند، اجازه دهيد تصور كنند كه بي‌نظير هستند. از آنان ايراد نگيريد، به آنان سركوفت نزنيد و از كار و مهارتشان تعريف كنيد تا در دل آنان نفوذ كنيد. به آنان فرصت دهيد پيش شما از خودشان تعريف كنند. بگذاريد گاهي پز بدهند. عزّت نفس براي مرد بسيار لازم است. به گونه‏اي با او رفتار كنيد كه اين حس از او گرفته نشود. او نبايد خود را بي‏محل و دور از موقعيت بداند، بلكه بايد حس كند جايگاه و خريدار دارد و همسرش در كارها نظر او را جويا مي‏شود. مردان اين را احترام به خود تلقي مي‏كنند. به آنان بگوييد كه شما بهترين شوهر دنيا هستيد و خوشا به حال من كه تو را دارم.


18- هرگز همسر خود را با ديگران مقايسه نكنيم. از برشمردن محاسن ديگران در برابر او خودداري كنيم. اين رفتار به رابطه حسنه ميان همسران آسيب وارد مي‏كند. همسر ما انساني منحصر به فرد است و داراي ويژگي‏هاي شخصيتي مثبت و منفي، كه قابل مقايسه با هيچ فرد ديگري نيست. او مقايسه كردن خود با ديگران از سوي شما را نتيجة بي‏حرمتي و فقدان جايگاه مي‏داند. شما مي‏توانيد در مواقع ضروري او را با خودش و گذشته او مقايسه نماييد. اين كار، بر حرمت او مي‏افزايد و زمينه تفاهم را زياد مي‏كند.


اگر بتوانيم خود را جاي او بگذاريم، به گونه‏اي كه نحوه تفكر و بينش او را نسبت به مسايل موجود در زندگي عيناً درك كنيم و از ديدگاه او به مسايل و دنيا بنگريم، به تفاهم با همسر خود نزديك مي‌شويم. در چنين موقعيتي، رابطه نيكو به مفهوم عميق آن بر زندگي ما سايه مي‏افكند. نماد اين تفكر احترام به يكديگر است. اين شاخص بيانگر احساس ارزشي است كه شما براي همسرتان در خلوت و در حضور ديگران داريد. اگر از زاويه نگاه او مسايل را ببينيد، در مواردي كه همفكر و همدل هستيد، آنان را با تصديق و تأييد تقويت مي‏كنيد و در مواردي كه نتيجه آن را مطالب بي‏جا و غير ضروري مي‏بينيد، او را با سكوت و پيشنهاد خويش، به مسير گفت و گوهاي مفيد و سازنده باز مي‏گردانيد. زماني كه همسرتان در ميان جمع صحبت مي‌كند، هيچ گاه تأثير سخن او را از بين نبريد. از بدترين همسران، كساني هستند كه بلافاصله پس از سخن همسر، با اين تصور كه با او راحت هستند، موضع‌گيري كنند و اثر سخن او را در برابر ديگران خنثي ‏كنند. هر چه مرد بيشتر از همسرش حمايت كند اعتماد او را بيشتر جلب مي‌كند.

 نظر دهید »

ادامه شيوه‏هاي متفاوت ابراز احترام همسران نسبت به يكديگر

30 دی 1393 توسط یثنا

 بنام خالق عشق و محبت

دوستان سلام

در پست قبل به 5 مورد از شیوه های ابراز احترام اشاره کردم و به شما وعده داده بودم که شیوه های دیگر ابراز احترام همسران را خدمت شما بزرگواران ارائه دهم. اکنون به ادامه آن شیوه ها پرداخته و برخی دیگر از آنها را بیان می نمایم. انشاالله که مفید واقع شده و از آن بهره وافی و کافی را ببرید.

6- مردان وقتي از سر كار مي‏آيند، دوست دارند سختي و سردي كار، با گرمي عاطفه و احساس همسران برطرف شود. پس زنان بايد آنان را مورد احترام قرار دهند. اگر ديدند همسرانشان به دنياي ذهني خود وارد شده‏اند، مدّت كوتاهي به آنان كاري نداشته باشند. پس از آن، با زمينه‏سازي او را به صحبت كردن وادار كنند تا بُعد زنانه در مرد تقويت شود. اينجا عواطف و احساسات فرصت بروز پيدا مي‏كند. مردان اغلب وقتي نمي‌توانند احساسات خود را به صورت كلامي بيان كنند، به صورت فيزيكي نشان مي‌دهند. بنابراين، زمينه‌سازي براي تغيير موقعيت يكي از نمادهاي احترام به همسر تلقي مي‏شود.

7- مردان نمي‏توانند در يك زمان هم حرف بزنند، هم احساس كنند و هم فكر كنند. ولي زنان هر سه فعاليت را مي‏توانند همزمان با هم داشته باشند. از اين‌روعت، اگر زني را به صحبت كردن وادار كنيد، علاوه بر حرف زدن، احساس صميميت مي‏كند و همزمان فكر مي‏كند. مغز زن براي كارهاي متفاوت در آن واحد شكل مي‌گيرد و مي‌تواند چند كار متفاوت انجام دهد. احترام به زنان، فرصت سخن دادن براي تحقق احساس و فكر است. ولي مردان به دليل آنكه نيازمند اعتماد، پذيرش، قدرداني، تحسين، تأييد و تشويق هستند، چنانچه خانم‏ها به گونه‏اي رفتار كنند كه آنان احساس كنند همسرانشان به آنان اعتماد دارند، آنان را مي‏پذيرند، در كارهاي كوچك نيز از آنان تشكر مي‏كنند و آنان را مورد تشويق و ترغيب قرار مي‏دهند و احساس مي‏كنند كه مورد احترام واقع شده‏اند.

8- مردان به دنبال آزادي و استقلال هستند. همسران آنان نبايد با حربه‏هايي كه در زندگي زناشويي در اختيار دارند، مردان را زير سلطه خود در آورند، حسّ استقلال و آزادي آنان را از بين ببرند و آنان را به مهره‏اي بي‏خاصيت در مديريت و تدبير منزل تبديل كنند. بنابراين، احترام به آنان در دادن حق تصميم‏گيري و حق نظارت به آنان تحقق پيدا مي‏كند.

9- مردان و زنان گاهي با فاصله گرفتن موقّت و بازگشت در احساسات خود، فراز و نشيب‏هايي را ايجاد مي‏كنند و از اين طريق به روابط مرده خود شوكي وارد مي‏كنند و آن را حيات تازه مي‏بخشند. به جا است گاهي دوري‏هاي يكديگر را تحمل كنيد تا قدر نزديكي را بدانيد. اين قدرشناسي حمايت و نزديكي بيشتري را در آينده به دنبال خواهد داشت.

10- زنان گاهي از بيان احساسات خود گريزان هستند. هنگامي كه مَحرم رازي پيدا كنند، احساسات خود را بروز مي‏دهند. پس شما همان محرم راز باشيد و اجازه دهيد همسر شما به هر گونه‏اي كه مي‏پسندد، ابراز احساسات كند. او ممكن است گاهي خندان و گاهي گريان باشد. درك احساسات او، احترام به او تلقي مي‏شود. او بايد احساس كند همان‏گونه كه هست، پذيرفته شده است. شما او را همان‏طور كه هست، انتخاب كرده‏ايد؛ نه اينكه براي خروج از وضعيت موجود و ورود به وضعيت مطلوب خواهان او شده‏ايد. اين بزرگ‏ترين نماد احترام به همسر است. كاري كنيد كه او احساس كند آن گونه كه هست، مورد لطف و توجه شما است. شما نمي‏توانيد بدون او زندگي كند. وقتي حس كند شما او را به همين وضعيت مي‏خواهي تو را محرم راز مي‏داند. پس نشان بده آن گونه كه هست، مطلوب است تا حس كند مورد احترام است.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

حاء سین نون

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • جرعه وصال
    • جلوه هایی از توحید و معارف
    • بر آستان اهل بیت علیهم السلام
    • عشق به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
    • اسراری از نماز و نیایش
    • اخلاق و سیر و سلوک
    • اشاراتی در عظمت قرآن
    • دستورات عبادی
  • اجتماعی
    • خانواده
  • متفرقه
    • مناسبتی
  • شعر
    • مذهبی
  • حاء سین نون

Random photo

چکیده ای از اندیشه های آیت الله العظمی بهجت( رحمه الله علیه)
<"font face="tahoma>

سخنی از بهشت

حدیث

ذکر ایام هفته

کد ذکر ایام هفته

کد موس





  • ©1404 by yasna
  • تماس